درود و صد دروداول مهره و بوی مدرسه میادصبح که میرفتم سر کار بچه ها رو میدیدم که اغلب ماماناشون دستشونو گرفتن و دارن میرسونن مدرسهیاد خودم افتادم که اولین روز مدرسه با مامانم رفتم و نشستم سر کلاس اولامروز دقیقاً سی سال از اون روز میگذرهاول مهر سال 72 روزی بود که من وارد مدرسه شدم و بر خلاف خیلی از بچه ها اصلا گریه هم نکردمخیلی هم دوست داشتم کیف و دفتر و مداد نو بخرمالبته دفترای اون زمان همش یه شکل بودعکس یه آدم پیکسلی (من بهش میگم پیکسلی چون مربع مربع شبیه پیکسل بود) رو کشیده بود و نوشته بود تعلیم و تعلم عبادت استسه نوع 40 برگ، 60 برگ و 100 برگ بودبعد که بزرگ تر شدیم 80 برگ و 200 برگ هم بهش اضاف شد ولی اوایل من یادم نمیاد بود یا نهخلاصه اینکه بوی ماه مهر که میاد همه یاد خدا میفتن و خدا رو شکر میکننخدا رو شکر میکنن که دوران مدرسه تموم شد و راحت شدن شاید کمتر کسی از دوران مدرسه یادش باشهمخصوصا از اوایلشروز اولی که نشستیم سر کلاس دو تا پسر خوش تیپ اوردن نشوندن کنار مایکیشون سجاد حسن زاده و یکی هم مجید سالاریآخه من چرا باید اسم اینا رو یادم باشه؟خانم معلم هم اومد سر کلاسسر کار خانم پیمانی از معلمای باتجربه مدرسه بود که سال سی ام خدمتشو میگذروندخدا یارش باشه اگه در قید حیاتهبعد از ما دیگه بازنشسته شدهنوز اسم معلم کلاس اولتونو یادتونه؟چند سال پیش کلاس اول بودین؟ .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....
ما را در سایت .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::. دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : iomran84-hue بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 10:59